فهرست مطالب
اطلاعات طراحی سقف های عرشه فولادی
پارامترهای طراحی
عرشه سقف مرکب عموماً با توجه به شرایط مرحله ساخت، بار ودهانه مورد نیاز برای سرویس دهی و مقاومت در برابر آتش سوزی فراهم میشود.
نرخ آتش سوزی
مقاومت= تعیین اندازه شبکه یا فولاد مورد استفاده زیرین
عایق بودن= تعیین حداقل عمق دال
از آنجا که عرشه همانند یک پوسته رفتار مینماید یکپارچگی همواره فراهم میباشد.
خواص صوتی ساختمان
با در نظر گرفتن مقدار ضخامت دال نرخ عایق بودن در برابر صوت انتخاب میشود.
ارتعاش
نسبت دهانه به ضخامت دال همانند وضعیت تیرهای تکیه گاهی در طراحی ارتعاش موثر است.
وزن بتن
وزن بتن، حداقل عمق دال و دهانه را در زمان بتن ریزی تحت تأثیر قرار میدهد.
دهانه عرشه (بدون شمع بندی)
اندازه تیر و فاصله تیرها از هم، دهانه عرشه را تعیین مینماید.
دهانه عرشه (دارای شمع بندی)
برای استفاده کامل از خواص دال مرکب ممکن است نیاز به شمع بندی موقت باشد.
طراحی دو مرحلهای
همه سقفهای مرکب باید در دو مرحله در نظر گرفته شوند.
۱. بتن مرطوب/مرحله ساخت
بار به تنهایی توسط عرشه تحمل میشود.
خیزها ناشی از بار بتن، بتن روی عرشه و بارهای ساخت میباشد.
خیز کلی سیستم ناشی از خیز تیرها میباشد.
۲. بتن سخت شده/مرحله مرکب
بار توسط دال مرکب تحمل میشود.
خیزها ناشی از تغییر مکان تکیه گاههای موقت (شمع بندی) در صورت وجود، بارهای اضافی و خیز تیرها در نظر گرفته میشود.
هدف کلی طراحی
معمولاً طراحان ترجیح میدهند تا نیاز به شمع بندی موقت را کاهش دهند در نتیجه دهانه و عمق مورد نیاز دال در انتخاب عرشه کنترل کننده میباشد.
معمولاً الزامات آتش سوزی تعیین کننده عمق دال میباشند و برای بیشتر حالتهای بدون شمع بندی، بارهای اضافی روی دال طراحی را محدود نمیکند.
مش ضد ترک (آرماتور حرارتی)
جهت کاهش ترکهای ناشی از لنگر خمشی موجود در سقف آرماتورهای تقویتی مورد نیاز بر روی تیرهای تکیه گاهی تعبیه میشوند.
قوانین (BS Pt4) به عنوان معتبرترین ضوابط کنترل ترکهای ناشی از انقباض بتن و ترکهای حرارتی دال توصیه میشود که مطابق آن مش حرارتی باید معادل ۰.۱% از سطح مقطع دال در محل تکیه گاه باشد لیکنEC 4 توصیه میکند مش ضد ترک معادل ۰.۲% از سطح مقطع دال برای دهانههای دارای شمه بندی باشد.
آنچه در جداول مرجع سریع و نرم افزار طراحی برای مش مشخص شده مطابق ضوابطEC 4 که در نرم افزار میتوان با لغو پیش فرض ها از مقادیر کمتر شبکه آرماتور استفاده نمود.
برای مش A1422(ɸ۶mm@200) مقدار همپوشانی ۳۰۰mm ، برای A193(ɸ۷@۲۰۰mm)، A252(ɸ۸@۲۰۰mm) ، A393(ɸ۱۰@۲۰۰mm)400 mmمیباشد.
نکته : عدد مشخص شده بعد ازA نشانگر مقدار مصرف آرماتور بهmm2/m میباشد.
کاهش مش مصرفی
مطابق ضوابطEC 4 مش تقویتی دال باید به طول ۱.۲m در محل هر تکیه گاه قرار گیرد و در وسط دهانه به شرط آنکه بارهای متمرکز، بازشو و غیره نداشته باشیم، شبکه آرماتور ممکن است نصف شود.
(تا ۰.۲% برای دهانههای با شمع بندی ۰.۱% دهانه های بدون شمع بندی) لیکن این شبکه باید برای کفایت نرخ آتش سوزی مورد نیاز کنترل شود.
آرماتور تقویت (فولاد تحتانی)
آرماتور تقویت که در محاسبات ظرفیت دال مرکب منظور میگردد میلگردی است که در هر نشیب پروفیل قرار گرفته و فاصله محوری آن به فاصله پایین عرشه تا مرکز میلگرد که در نرم افزار تعریف شده بستگی دارد که حداقل مقدار آن ۲۵mm و حداکثر آن ارتفاع پروفیل میباشد.
آرماتور عرضی
BS Pt4 نسبت سطح مقطع آرماتور عرضی به سطح مقطع بتن بالای پروفیل عرشه را ۰.۱% مجاز میداند؛ ولی این مسئله درنرم افزار طراحی در نظر گرفته نمیشود در صورتی که میتواند باعث کاهش بیشتر هزینه ها شود.
چنانچه عرشه به صورت کاملاً پیوسته بر روی بال تیر فولادی قرار گرفته یا بصورت متناوب با برشگیرها به تیر فولادی جوششده باشد، آنگاه به صورت یکپارچه با آرماتور عرضی تیر مرکب عمل میکنید.
انتخاب بتن
در قسمت”Concrete Grade” نرم افزار طراحی مقدار مقاومت نمونه مکعبی (به عنوان مثالC30 ) وارد میشود.
مقاومت نمونه مکعبی بتن باید مطابق با الزامات دالهای مرکب بوده و نباید کمتر از ۲۵MPa و بیشتر از ۵۰MPa باشد.
در طراحی بر اساسEC 4 مقاومت نمونه استوانهای استفاده میشود. نوع بتن(C25/30) مقاومت نمونه استوانهای یا مکعبی رادرEC 4 تعریف میکند. بطور کلی مقاومت آزمایشی نمونه استوانهای ۸۰% مقاومت آزمایشی نمونه مکعبی میباشد.
دانسیته بتن
در زمان نداشتن اطلاعات جامع و دقیق، فرضیات زیر برای بتن معمولی در نظر گرفته میشود:
بازشوها
برای ایجاد بازشوها در سقف باید محدوده آنها را قبل از بتن ریزی محصور کرده و بعد از سخت شدن بتن دال، عرشه را برش زد.
طراحی بازشوها به اندازه آنها بستگی دارد.
کوچک
بازشوهای تا ۳۰۰mm2 که معمولاً نیاز به تقویت اضافی ندارند.
متوسط
بازشوهای بین ۳۰۰mm2 تا۷۰۰mm2 که معمولاً به تقویت اضافی در داخل دال نیاز دارند. تقویت دال در زمانی که بازشوها نزدیک به هم باشند نیز باید اعمال گردد.
بزرگ
بازشوهای بزرگتر از ۷۰۰mm2 که باید با تکیه گاههای دائمی اضافی فولادی، به طور کامل محصور شوند.
قوانین بازشوها
با فرض اینکه d0 پهنای بازشوی عمود بر دهانه عرشه باشد.
- فاصله بین بازشو و لبه بدون تکیه گاه باید بزرگتر از ۵۰۰mm یاd0 باشد. بازشوها نباید از بیشینه مقادیر ۱.۵d0 (مربوط به بزرگترین بازشو) یا ۳۰۰mm ، به هم نزدیکتر باشند. در غیر این صورت باید به عنوان یک بازشو در نظر گرفته شوند.
- سطح کل بازشوهای داخل یک دهانه نباید از کل سطح آن دهانه بیشتر شود.
- طول بازشوی واقع در یک دهانه نباید از طول آن دهانه بیشتر شود. در مواردی که ضوابط فوق اجرا نشوند، بازشوها باید توسط تکیه گاههای دائمی فولادی به طور کامل محصور شوند.
در صورتیکه بازشو در پهنای موثر بال بتنی هر تیر مرکبی قرار بگیرد (بطور معمول ۸.۱ دهانه از هر سمت محور مرکزی تیر) مقاومت تیر باید با فرض کاهش مناسب پهنای موثر دال، کنترل شود.
طراحی دال اطراف بازشوها
در طراحی دال باید فرض شود که یک سیستم موثر تیرهای نواری، اطراف بازشو را پوشش میدهد. پهنای موثر تیرهای نواری (که به صورت متقاطع با جهت دهانه عرشه عمل می کند) بایدd0/2 در نظر گرفته شود و در محاسبات فقط تاثیر بتن بالای نشیب های عرشه در نظر گرفته میشود. فرض بر این است که تیرهای نواری عرضی فاصله ۱.۵d0 را پوشش می دهند. تیرهای نواری طولی بگونه ای طراحی میشوند تا علاوه بر سهم بارهای خود بار ناشی از تیرهای نواری عرضی را هم تحمل نمایند.
فولاد گذاری
آرماتورهای تقویتی در تیرهای نواری، باید متناسب با بارهای وارده، تامین شوند. این آرماتورها معمولاً درون نشیب عرشه قرار میگیرند. علاوه بر این ممکن است آرماتورهای طولی یا عرضی تقویتی برای بهبود انتقال بارهای اطراف بازشو، استفاده میگردد.
طراحی تیر مرکب
وقتی که دال مرکب به طور موثر به تیر فولادی مهار شده باشد، آنگاه در وزن تیر تا ۵۰% صرفه جویی میشود. دال به عنوان یک بال متراکم برای تیر عمل میکند. اتصال بین دال و تیر بوسیله جوش دادن گل میخ های به قطر ۱۹mm و ارتفاع های مختلف متناسب با ارتفاع عرشه فراهم میگردد که بعد از نصب عرشه به تیر جوش داده میشوند. ضخامت بال بالایی مقطع فولادی نباید کمتر از ۰.۴ برابر قطر گل میخ ها باشد.
(برای مثال ۷.۶mm برای یک گل میخ ۱۹ mm).
ظرفیت گل میخهای سرپهن
وقتی که پروفیل عرشه عمود بر تیر فولادی روی بال آن متصل شد، ظرفیت برشی گل میخ های جوش شده در نظر گرفته می شود. ظرفیت گل میخ ها را می توان با استفاده از فرمول های محاسباتی آیین نامه به دست آورد.
محدودیتهای خیز
در زمان نداشتن اطلاعات مناسب، باید حدود زیر در نظر گرفته شود:
خیز مرحله ساخت
خیز مرحله ساخت فقط به بارهای مرده بدون ضریب بستگی دارد و بارهای زمان ساخت در نظر گرفته نمیشود. حدود خیز برای قالب بندی در قسمتBS 5950.4 ارائه شده است.
دلیل اصلی محدود کردن خیز در مرحله ساخت، محدود کردن حجم بتنی است که بر روی عرشه قرار میگیرد. افزایش خیزها متأثر از افزایش بتن روی عرشه بوده و این امر باعث افزایش بارهای مرده بر سازه میشود. این خیزها به طور معمول نباید از مقادیر زیر بیشتر شوند:
- بدون در نظر گرفتن بتن روی عرشه LP/180
(که نباید از ۲۰mm بیشتر باشد
- با در نظر گرفتن بتن روی عرشه LP/130
(که نباید از ۳۰mm بیشتر باشد)
LP دهانه موثر قالب بندی است که کمترین مقادیر: فاصله مرکز به مرکز تکیه گاه های دائمی و دهانه خالص بعلاوه ارتفاع پروفیل میباشد.
مطابق BS 5950، وقتی خیز ازDS/10 بیشتر می شود (که در آنDS عمق کلی دال مرکب است) وزن بتن اضافی در حین اجرا به دلیل خیز ورق ها باید در محاسبات وزن دال مرکب وارد شود. بنابراین در محاسبات خیز قالب بندی در نرم افزار طراحی فقط وقتی که خیز مرحله ساخت ازDS/10 بیشتر شود وزن بتن اضافی در محاسبات منظور میگردد.
در نرم افزار طراحی برای ساختمانهای بدون شمع بندی خیز مرحله ساخت مجاز L/130، در نظر گرفته شده است که نباید از ۳۰mm بیشتر باشد. تمام جزئیات و پارامترهای محاسبات در راهنمای نرم افزار طراحی آمده است.
دو مقدار برای خیز دال محاسبه می شود (خیز مرحله مرکب):
· خیز ناشی از بارهای اضافی
· خیز کلی
خیز ناشی از بارهای اضافی
LP/350 (که نباید از ۲۰mm بیشتر شود) و آن خیزی است که دال فقط تحت اثر بارهای اضافی از خود نشان میدهد.
خیز کل بار
LP/250 (که نباید از ۳۰mm بیشتر شود)
خیز کلی، خیز دال تحت اثر تمام بارهای اعمالی (شامل تمام بارهای مردهای که بعد از قرار گرفتن دال وارد میشوند مثل وزن کفسازی، تیغه ها و موارد مشابه) بعلاوه خیز مرحله ساخت میباشد. این مقدار در محاسبات اثرات خزش بتن تحت بارهای مرده و هر خیز اضافی که به دلیل تکیه گاه های موقت (شمع بندی)ایجاد شده وارد میشود.
ارتعاش
نرم افزار طراحی حساسیت دینامیکی دال مرکب را طبق نشریه SCI P076 (راهنمای طراحی ارتعاش سقف) کنترل میکند. فرکانس طبیعی تحت اثر وزن دال، سقف های کاذب، تأسیسات، کفسازی و ۱۰% از بارهای اضافی به جای بارهای دائمی وارد بر سقف، محاسبه میشود.
بارها و ترتیب آنها
بارهای ضریب دار در محاسبات وضعیت حد نهایی لحاظ میشوند که با ضرب مقادیر باره در ضریب اطمینان بدست می آید.
بارهای بدون ضریب در وضعیت حد سرویس دهی و شرایط آتش سوزی، در نظر گرفته میشود.این بارها شامل وزن دال و بارهای زمان ساخت میباشند که بزرگترین مقادیر: ۱۵۰Kpaو ۴.۵/LP در نظر گرفته میشود. برای دهانه های چند گانه بدون شمع بندی، بار زمان ساخت ۱.۵/Kpa فقط بر روی یک دهانه در نظر گرفته شده و در سایر دهانه ها نصف این مقدار(۰.۷Kpa) لحاظ میگردد.
بارهای ساخت بعنوان بارهای اضافی جهت کنترل در نظر گرفته میشوند. بارهای در نظر گرفته شده در مرحله سرویس معمولی شامل وزن دال و بارهای زنده و مرده اضافی میشود.